به گزارش راهبرد معاصر؛ بعد از انتخاب شدن لیست پایتخت به عنوان نمایندگان منتخب مردم تهران و ورود چهره های سرشناش جریان اصولگرا به مجلس یازدهم، بارقه های برخی گشایش های اقتصادی برای اقشار فرودست قوی تر شد. اما وجود مهره های درشت سیاسی در میان لیست تهران و برخی اختلاف نظرها در میان نمایندگان سطح دوم (از منظر نفوذ سیاسی) برای انتخاب شورای مرکزی فراکسیون انقلاب اسلامی، دغدغه جدیدی به مسائل حاشیهای این روزهای مجلس افزوده است. با وجود آنکه چند ماه از انتخابات هیأت رییسه مجلس گذشت، سرنوشت انتخاب ریاست موقت فراکسیون اکثریت یا همان نیروهای انقلاب اسلامی بالاخره پس از کش و قوس های سیاسی مشخص شد
اگر چه بدنه اجتماعي اصولگرايان انتظاري جز رياست قاليباف نداشت و شايد همين هم، سبب شد تا عليرضا زاكاني كه با قيام و قعودي ساده و بدون انتخاباتي رسمي، رياست فراكسيون نيروهاي انقلاب را در اختيار گرفته بود، حميدرضا حاجيبابايي را كنار بگذارد. حالا اما از آن زمان حدود 3ماه گذشته و رقابتهاي دروني اصولگرايان براي كرسيهاي برتر ساختمان هرميشكل ميدان بهارستان نيز پايان يافته ولي در اين ميان به اصطلاح ژنرالهاي اصولگرايان حاضر در پارلمان، دور از چشم ديگران رقابت بر سر اولين و از قرار معلوم آخرين فراكسيون سياسي پارلمان را آغاز كردهاند كه ميتواند برخي معادلات انتخابات 1400 را نيز تحت تاثير قرار دهد.
هشتم خردادماه، بود كه فراكسيون نيروهاي انقلاب اسلامي اولين نشست خود را برگزار و قاليباف را رييس قوه مقننه كرد اما حاضر به تداوم برگزاري جلسات خود نشد. نه در ماجراي انتخاب روساي كميسيونها، نه در ماجراي بررسي اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، نه در ماجراي انتخاب روساي ديوان محاسبات و مركز پژوهشهاي مجلس، نه در ماجراي بررسي صلاحيت وزير پيشنهادي صمت خبري از برگزاري جلسات فراكسيوني و اتخاذ تصميم جمعي نبود و لابيهاي پنهان و رايزنيهاي پشت پرده، در اولويت اقدامات آناني قرار گرفت كه شعارشان شفافيت پارلمان بود. بالاخره و پس از تعطيلي به نسبت طولانيمدت، غروب چهارشنبه سرانجام نشست فراكسيون اكثريت بهارستان برگزار و طي آن اسامي 61 تن به عنوان اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون اعلام شدند.
اگر عضويت 240 نفر در فراكسيون نيروهاي انقلاب ملاك عمل قرار گيرد، پرسش اصلي آن است كه روند طي شده براي انتخاب اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون به چه شكل بوده كه امروز اكثريت چهرههاي «بهارستان» به عنوان اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون انتخاب شدهاند؟ ه نظر ميرسد ابتدا قرار بر آن بوده كه 59 نفر از اعضاي فراكسيون نيروهاي انقلاب به عنوان شوراي مركزي اين فراكسيون انتخاب شوند ولي همانطور كه پيشتر گفته شد، غروب چهارشنبه 61 تن معرفي شدند و جالب آنكه الهام آزاد، نماينده اصفهان در جريان مصاحبه ای از چرايي و چگونگي تغيير اين عدد ابراز بياطلاعي كرد ولي بابايي تاكيد كرد كه «اعضاي فراكسيون نيروهاي انقلاب ميتوانستند به 59 نفر راي دهند، نه بيشتر.» اينكه چطور اين 2 تن به اعضاي شوراي مركزي فراكسيون اضافه شدهاند، امريست نامشخص ولي حال پرسش اصلي آن است كه تكليف كرسيهاي هيات رييسه اين فراكسيون چگونه رقم خواهد خورد.
آنچه در اين ميان قابلتامل است، بياطلاعي اعضاي شوراي مركزي فراكسيون نيروهاي انقلاب از تعداد كرسيهاي هيات رييسه اين فراكسيون و كانديداهاي نهايي هر يك از آنهاست؛ بهطوريكه هنوز مشخص نيست تعداد دقيق اعضاي هيات رييسه فراكسيون نيروهاي انقلاب چند نفر خواهد بود. محمد خدابخشي، نماينده اصولگراي لرستان در مجلس دليل اين بياطلاعي را عدم برگزاري جلسه در اين فراكسيون دانسته و همچون محمد آشوري، نماينده اصولگراي هرمزگان هم تاكيد ميكند كه «همهچيز پس از پايان تعطيلات دو هفتهاي مجلس و برگزاري جلسه فراكسيون نيروهاي انقلاب مشخص خواهد شد.» بنابراين به نظر ميرسد حداقل جداي از كرسي رياست اين فراكسيون كه مدعيان جدي و خاص خود را دارد، ساير كرسيهاي هيات رييسه چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. جالب آنكه انتخاب رييس فراكسيون نيروهاي انقلاب نيز همچون سازوكارهاي موجود در فراكسيونهاي سياسي مجلس دهم نيست و از قرار معلوم اصولگرايان تنها حق راي را براي خوديترها محترم شمردهاند؛ چنانكه بنابر اظهارات الهام آزاد، علي بابايي، محمد آشوري و محمد خدابخشي، قرار بر آن است كه رييس و ساير اركان هيات رييسه فراكسيون نيروهاي انقلاب با راي اعضاي شوراي مركزي اين فراكسيون انتخاب شوند و ساير اعضاي فراكسيون دخالتي در اين روند نداشته باشند.
بدينترتيب و با درنظرگيري تمام كش و قوسهاي فراكسيون نيروهاي انقلاب، مهمترين پرسش آن است كه چرا رييس مجلس شوراي اسلامي كه طبيعتا دارنده بيشترين اختيارات ممكن در ساختمان هرميشكل ميدان بهارستان است، عزم خود را براي رياست فراكسيون نيروهاي انقلاب جزم كرده و برخلاف سبك و سياق علي لاريجاني، ميكوشد خود مستقيما رياست اين فراكسيون را برعهده بگيرد. پاسخ شايد به نيمنگاه شهردار روزهاي نه چندان دور پايتخت به انتخابات رياستجمهوري 1400 نهفته باشد. براساس آنچه فريدون عباسي، نماينده اصولگراي كازرون پيشتر به «اعتماد» گفته، قاليباف براي آنكه موفق به جلبنظر نمايندگان براي رياست بر پارلمان شود، در اولين جلسه فراكسيون نيروهاي انقلاب به آنان «قول» ميدهد كه در انتخابات رياستجمهوري 1400 كانديدا نشود ولي قالیباف به خوبي ميداند اگر در سال جاري رياست اين فراكسيون را برعهده بگيرد، در صورت حضور در كارزار انتخابات، با كمترين مخالفت ممكنه مواجه خواهد شد و از اين رو بعيد است به سادگي از اين فرصت صرف نظر كند. موضوع براي زاكاني نيز تا حد زيادي انتخاباتي است. عليرضا زاكاني ميخواهد نفر اول پارلمان بدون رياست بر قوه مقننه باشد و باتوجه به تكيهاش بر مركز پژوهشها، براي نيل به اين مهم تنها رياست فراكسيون اكثريت بهارستان را نياز دارد. رياستي كه ميتواند در آينده سياسي زاكاني و احتمال حضورش در انتخابات رياستجمهوري نيز تاثير بسزايي بگذارد.
آنچه مشخص است رویکرد نمایندگان نسبت به انتخابات 1400 و چیدمان مهره های سیاسی در مجلس یازدهم تأثیرات همرفتی نسبت به یکدیگر داشته اند. اما باید این خطر را به نمایندگان محترم مجلس یازدهم خاطر نشان کرد که علاوه بر آنکه اعتبار بخشی از جریان انقلاب را به همراه داشته بلکه امانت دار آرای مردم بوده و لذا انتظار می رود با ایجاد یک فاصله گذاری عمیق نسبت به حواشی مطرح شده، فراموش نکنند که حضور آن ها در مجلس یازدهم به چه دلایلی بوده است.